وبعد ...
السلام علی علی بن ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیءٌ عَظِیمٌ(الحج/1) ... .
چشم ...
قبلش ، البته اگه بازم اجازه بدین ، آخه آفتاب مهربانی در اومده ، البته اگه مثل قبل ، روز گذشته رو عرض می کنیم ، هی نره زیر ابر و دربیاد ، کافیست کمی هوارو گرم کنه تا بریم سرکار ، البته ما پارسال تو برف و سرما ی زمستونم کار می کردیم چه رسه به پاییز .
بله حق دارین ، چشم سعی می کنیم پستا طولانی نشه برای مطالعه ، اگه فاصله ی زمانی پست قبل و بعدم رو هم بفرمایین ... چشم .
بله حق دارین ! یادمون نرفته داستان ، که در پست قبلی موند .
داستان :
وقتی مثلا کشتن ، اسارت ، غل و زنجیر و زندان هم جواب نداد ، خب چرا مهمون خودمون نباشه ؟
تازه بحث و مناظره هم راه میندازیم و چی ؟ تازه تر ! پای دوستای خارجیم بازمیشه ! تازه تر ش ! خونه می مونه و ما !
پس تا دیر نشده دعوت کنیم بیاد و ... ، تا برگردیم به خانه ! بعدش